kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۹۹۸۶
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۴۰۲ - ۲۱:۲۰

متولی قانونی، ورزش را جدی نگرفته است! (نکته  ورزشی)

 
 
سرویس ورزشی-
اواخر هفته گذشته خبر آمد که حمید سجادی‌، وزیر ورزش استعفا داده و نامه استعفای خود را تقدیم رئیس‌جمهور محترم کرده، تا نظر خود را در این‌باره اعلام نماید. تا زمان نگارش این مقاله هنوز از واکنش و تصمیم رئیس‌جمهور در این‌باره خبری منتشر نشده است اما تصمیم ایشان هرچه باشد، در این اصل و منطق تغییری ایجاد نمی‌شود که، مشکل ورزش ما با این رفت و آمدها و این عزل و نصب‌ها حل نمی‌شود، چرا که مشکل اصلی ورزش مستعد و بالقوه توانمند و آماده جهش و پیشرفت ما قبل از آنکه به اسم و رسم افراد و ضعف و قوت‌های مدیران مربوط باشد به نوع نگرش و افکار حاکم بر ورزش که نهادینه شده و رسوب کرده و به شکل یک روال و روند ثابت و لایتغیر درآمده مربوط می‌شود. 
این است که می‌بینیم مدیران در سطوح مختلف می‌آیند و می‌روند و دولت‌ها با سلایق و دیدگاه‌های مختلف بر مسند اداره امور اجرایی می‌نشینند، اما حال و روز کلی ورزش تغییری نمی‌کند. وزیری که عضو دولت انقلابی و مردمی است تقریبا همان‌طور عمل می‌کند و همان راهی را می‌رود که وزیر دولت‌های قبلی‌، اعم از اصلاح‌طلب و خدمتگزار و اعتدال و امید... عمل کرده و رفته بودند. دلیل اصلی و علت واقعی امر تا آن جا که بررسی و تحلیل‌های ما نشان می‌دهد و بارها هم در این صفحه به آن پرداخته‌ایم این است که همه این دولت‌ها علی‌رغم تفاوت نگاه و خط‌مشی سیاسی که دارند در یک نکته مشترک هستند و آن اینکه «هیچ‌کدام از آنها ورزش را جدی نگرفته و برای آن اهمیت در خور و بایسته‌، قائل نیستند.» 
به گمان ما ریشه همه دردهای مزمن و مشکلات لاینحل و بلاتکلیف مانده ورزش را باید در این نکته، ملاحظه کرد. مثلا چون چنین نگاه و دیدگاهی نزد همه دولت‌ها- با هر خط وربط سیاسی که دارند- درباره ورزش وجود دارد، لاجرم«اراده»‌ای هم برای اصلاح وضع ورزش و مبارزه با آفات و آسیب‌های آن هم در آنها پیدا نمی‌شود، و این است رمز آنکه چرا وضعیت ورزش علی‌رغم تغییر دولت‌ها و رفت و آمد مدیران، کماکان ثابت است و اصرار دارد یک روند و مسیر نه‌چندان مطلوب را طی کند.
و باز از همین روست که عرض می‌کنیم رفتن یا ماندن آقای سجادی فرق زیادی به حال ورزش ندارد و نه از این استعفا باید خوشحال بود و نه ناراحت. البته در اینکه وزیر مستعفی ورزش نتوانست انتظارات را برآورده کند، حداقل ما شک و تردیدی نداریم. ایشان اصلا در‌اندازه وزیری وابسته به دولتی که انقلابی و مردمی است و شعار «نوکری مردم» را برگزیده، نبود که نه انقلابی رفتار و عمل کرد و نه مردمی و نه شکل عملکرد وی و همکارانش طعم و معنای «خدمت خالصانه» و «نوکری مردم» می‌داد. 
طی نزدیک به این دو سال کمترین و کوچک‌ترین نشانه‌ای از مدیریت انقلابی و جهادی در کار و بار ایشان و برنامه‌ها و عملکرد وزارت و سازمان‌های متبوع آن ندیدیم و حس نکردیم. ما عملکردی که فراتر از کلیشه‌ها و شعارهای نخ‌نما و تکراری باشد، ندیدیم. برای مثال در زمان وزارت ایشان که قرار بود انقلابی و مردمی عمل کند، دو تیم مردمی و با طرفداران چند ده میلیونی مملکت که در قاره بزرگ نام‌آور و شهره‌اند، کماکان از حیث مدیریتی به بدترین روش ممکن‌، یعنی روش«هرکی به هرکی»!! اداره شدند و کماکان در وضعیت بی‌ثباتی و تزلزل و عدم شفافیت و... که سال‌هاست با آن درگیر هستند‌، بدون تغییر باقی مانده‌اند. 
بارها و بارها نوشته‌ایم و مخاطبان عزیز این حرف را از ما یادگاری داشته باشند که «آن زمان که قرار شد دو تیم استقلال و پرسپولیس از حیث مالکیت سروسامان بگیرند و از نظر مدیریتی به شکل منطقی و عقلانی(نه هرکی به هرکی) اداره شوند، آن روز‌، روزی است که قرار است کلیت ورزش ما در مدار صحیح و مسیر رو به آبادی و پیشرفت قرار بگیرد...» اما ظاهراً قرار نیست که این اتفاق بیفتد چون درباره این دو تیم مردمی که -به درست و غلطش کاری نداریم- میلیون‌ها نفر از این مردم و جوانان‌شان صادقانه به آنها عشق می‌ورزند وزیر ورزش دولت انقلابی همان‌طور عمل کرد که وزیر دولت قبلی! صریح‌تر بگوییم هر دو برای تیم‌های مردمی کاری نکردند، سهل است که بر مشکلات آنها افزودند‌، به‌طوری که در یک اقدام واقعا سؤال‌برانگیز که موجب سرافکندگی فوتبال ریشه‌دار ما شد، مسئولان فوتبال آسیا مجوز تیم استقلال را برای حضور در جام باشگاهی این قاره صادر نکردند و... به این وسیله‌، هم یک نقطه ضعف بزرگ در کارنامه مدیریتی ورزش ثبت شد و هم دل هواداران این تیم را سوزاندند... و البته مسئولان(؟!) تحمیلی این تیم به جای توضیح و پاسخگویی‌، در اولین روز تمرین به وسیله پهلوان پنبه‌های خود کتک مفصلی هم به طرفداران عاشق این تیم زدند!! و... 
این است که در پایان تاکید می‌کنیم ورزش مستعد و پرظرفیت ایران به حق و جایگاه خود نخواهد رسید تا زمانی که مسئولان اجرایی و متولیان قانونی ورزش فراتر از کلام و سخن و شعار، ورزش را «در حد خودش، نه کم و نه بیش» جدی بگیرند و برای ساختن و اصلاح آن و پایان دادن به این شلختگی و روزمرگی‌، عزم جدی و اراده آهنین داشته باشند و از هرکسی که به‌عنوان وزیر و مدیر در راس ورزش می‌گمارند، بخواهند که با مدیریتی جهادی و انقلابی وضع ورزش را اصلاح کند و به پلشتی و وادادگی و روزمرگی و آشفتگی و هرکی به هرکی و دلالی و قالتاق‌بازی و شارلاتانیسم و فرصت‌طلبی و اعمال و رفتار خودکامانه و مفسده‌انگیز‌، آن‌هم در سطوح مدیریتی و... پایان دهند و یکسره و خستگی‌ناپذیر به دنبال حل مشکلات و اصلاح و پیشرفت وضع ورزش باشند و مطالبات و انتظارات مردمی از ورزش را بر هر خواسته و تقاضای زیاده‌خواهانه و سود‌پرستانه‌ای ترجیح دهند. اگر چنین جدیت و اراده‌ای نزد متولیان ورزش پیدا شود، شاید اصلا نیازی به تغییر آدم‌ها و این رفت و آمدهای مکرر و اغلب بی‌حاصل نباشد..‌!